جديدترين ها
» اشکالات وارد بر وهابیت
» اگر خدا نزدیک است چرا به اهل ...
» چطور امکان دارد که امامان از ...
» آیا امامان از کسی چیزی یاد می ...
» اگر امامان را خدا معصوم کرده ...
» آیا امام حسن علیه السلام می ...
» آیا پیامبر برای امام حسین ...
» آیا مخالفین شیعه حرام زاده ...
» آیا مردم با ابوبکر به اجبار ...
» توهین به عمر و ابوبکر
» اگر خدا نزدیک است چرا به اهل ...
» چطور امکان دارد که امامان از ...
» آیا امامان از کسی چیزی یاد می ...
» اگر امامان را خدا معصوم کرده ...
» آیا امام حسن علیه السلام می ...
» آیا پیامبر برای امام حسین ...
» آیا مخالفین شیعه حرام زاده ...
» آیا مردم با ابوبکر به اجبار ...
» توهین به عمر و ابوبکر
پر بيننده ترين ها
سوال وجواب » چطور امکان دارد که امامان از آینده خبر دار باشند |
![]() تاریخ: پنجشنبه 25 اردیبهشت 1391 شرح: علومی که امامان معصوم از آن ها برخوردارند می توان به دو دسته تقسیم نمود به این بیان که از دو منبع سرچشمه می گیرند: 1 . تعلیم پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به ائمه ـ علیهم السّلام ـ 2 . الهام و تحدث. بی شک اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بیش از سایر مردم از علوم پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بهره مند بودند، چنان که درباره آنها فرموده است: «به آنها چیزی نیاموزید زیرا آنها از شما داناترند»[1] خصوصاً آنکه شخص امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ از دوران کودکی در دامان رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره در صدد فراگرفتن علوم و حقایق از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بود و پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره وی فرمود: «انا مدینه العلم و علی بابها»[2] من شهر علمم و علی در آن است» و از خود امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود: «رسول خدا هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر می گشاید و مجموعاً می شود هزار هزار باب تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگها و مصیبتها) و فصل الخطاب (داوری به حق) را فرا گرفتم.[3] الهام و تحدّت: البته علوم ائمه ـ علیهم السّلام ـ منحصر به آنچه از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بی واسطه یا باواسطه ـ شنیده اند نمی شود. بلکه آن بزرگواران از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره مند بوده اند که به صورت «الهام» و «تحدّث»[4] به آنها افاضه می شده است، مانند الهامی که به حضرت مریم و مادر موسی[5] ـ علیه السلام ـ شده با اینگونه علم برخی از ائمه ـ علیهم السّلام ـ که در سنین کودکی به مقام امامت می رسیدند به همه چیز عالم بودند و نیاز به آموختن از دیگران نداشتند. امام رضا ـ علیه السلام ـ در ضمن حدیثی مفصل درباره امامت فرمود: هنگامی که خداوند متعال کسی را به عنوان امام برای مردم برمی گزیند به او سعه صدر، عطا می کند چشمه های حکمت را در دلش قرار می دهد و علم را به وی الهام می کند تا برای جواب از هیچ سؤالی در نماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق الهی بوده از خطاها و لغزشها در امان خواهد بود و خدای متعال، این خصلت ها را به او می دهد تا حجت بر بندگان و شاهد بر آفریدگانش باشد. و این بخشش الهی است که به هر کس بخواهد می دهد.[6] از حسین بن یحیی مدائنی نقل شده که از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسیدم: هنگامی که سؤالی از امام می شود چگونه و (با چه علمی) جواب می دهد؟ فرمود: گاهی به او الهام می شود و گاهی از فرشته می شنود و گاهی هر دو.[7] و در روایتی دیگر امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: امامی که نداند چه مصیبتی به او می رسد و کار او به کجا می انجامد حجّت خدا بر بندگانش نخواهد بود.[8] و نیز روایاتی از آن حضرت نقل شده که فرمود: هر گاه امام بخواهد چیزی را بداند خدای متعال او را آگاه می سازد.[9] از آنچه گذشت بدست می آید که علوم ائمه ـ علیهم السّلام ـ از دو طریق بوده است: یکی از طریق تعلیم پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به امام علی ـ علیه السلام ـ و از آن حضرت به سایر ائمه ـ علیهم السّلام ـ نسل به نسل، و دیگری از طریق الهام. بنابراین علوم ائمه با علوم اکتسابی سایر انسانها تفاوتهایی دارند به این بیان که آن بزرگواران علاوه بر علم معمولی با اذن پروردگار از علم غیب نیز برخوردارند و از همه چیز آگاهی دارند و گذشته و آینده را می دانند در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود: علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد ما است.»[10] البته علم غیب ذاتاً مخصوص خدای متعال است و هیچ کس غیر از او عالم به چنین علمی نیست و لکن علم غیب که ائمه از آن برخوردار است ذاتی نیست بلکه عرضی و خدادادی است و فقط با اذن خدا از چنین آگاهی برخوردارند. در روایتی آمده است که «ائمه هر گاه بخواهند چیزی را بدانند، خدای سبحان آن را ( بوسیله الهام) به وی اعلام می کند.»[11] از این روایت استفاده می شود که علم ائمه مانند علم خدای متعال مطلق نیست بلکه ارادی و اشائی[12] است. سعدی این معنا را به صورت بسیار زیبایی چنین سروده است: یکی پرسید از آن گم گشته فرزند که ای روشن روان پیر خردمند زمصرش بوی پیراهن شنیدی چرا در چاه کنعانش ندیدی بگفت احوال ما برق جهان است دمی پیدا و دیگر دم نهان است گهی بر طارم اعلی نشینیم گهی بر پشت پای خود نبینیم[13] در نتیجه ائمه ـ علیهم السّلام ـ علاوه بر علم حصولی و معمولی دارای علم غیب نیز می باشند و از آینده و گذشته آگاهی دارند البته باز تأکید می گردد که علم غیب ائمه ـ علیهم السّلام ـ ذاتی نیست بلکه به اذن و اجازه خداوند می باشد. برای مطالعه بیشتر به کتب ذیل مراجعه گردد: 1 . علم امام، محمد اصبغی. 2 . تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 2 / 326، دارالکتب الاسلامیه. حدیث: امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: اگر زبانهای شما لجام و بندی می داشت سود و زیان هر مردی را برایش گزارش می دادم[14] -------------------------------------------------------------------------------- [1] . عاملی، حر، وسائل الشیعه، ج 8، ص 139، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا. [2] . صدوق. عیون اخبار الرضا، 1 / 72، بیروت، مؤسسه اعلمی، اول، 1404 ق. [3] . صدوق، الخصال، ص 643، قم، جامعه مدرسین، بی تا. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، کتاب الحجه، ج 1، ص 264، و ص 296 تهران، دارالکتب اسلامیه، سوم 1388 ق. [5] . مریم، 17 ـ 21، آل عمران / 42. [6] . اصول کافی، ج 1، ص 198 ـ 203. [7] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 26، ص 58،بیروت، مؤسسه الوفاء دوم، 1403 ق. [8] . اصول کافی، ج 1، ص 258. [9] . سفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری، ص 335، مؤسسه اعلمی، بی تا، بی جا. [10] . خصیبی، ابی عبدالله، الهدایه الکبری، ص 238، بیروت، مؤسسه البلاع، چهارم، 1411 ق. [11] . صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری، ص 335، مؤسسه الاعلمی، بی تا، بی جا. [12] . به این معنا که امام هر گاه اراده کند چیزی را بداند خداوند آن را به او الهام می کند. [13] . سعدی، گلستان، ص 84، تهران، کتابفروشی اسلامی، بی تا. [14] . اصول کافی، 1 / 264. |